وقتی کم بیاری...

ساخت وبلاگ
یه وقتایی تو زندگی هست ک بدون اینکه بفهمی برای چی و برای کی بلند میشی میری تخم مرغ میریزی و اونقدر غرق یه آدم میشی ک اصلا یادت میره چ غلطی کردی!
میخام ب دکتری جدی تر فکر کنم.
میخام کمی عوض بشم.
میخام کس دیگه ای باشم.
میخام یه سری تصمیماتم رو تغییر بدم...
شجاعانه.
مریم وار :|
میخام یادم بره حماقتام...
میخام یه عالمه مسکن بخورم یه عالمه یه عالمه یه عالمه یه عالمه یه عالمه یه عالمه...
دلم برای آدمی تنگ شده ک جرات ندارم اسمشو ب زبون بیارم فقط میدونم کمش دارم.
کمش دارم...
چرا نیست ک لبامو خنده ای کنه؟
آها...
خودم گفتم بره!
خودم غلط کردم کاش نفسهاش بود کاش بود کاش بود خدا کاش بود کاش بود کاش کاش کاش کاش کاش کاش کاش....
دوستت دارم حاضری ک غایبی دوستت دارم و داشتم همه روزهایی ک فکر میکردی ندارم.
مجبور بودم پست بزنم مجبور بودم دیوونه اینا رو نمیگم ک برگردی...
نه بذار همینجوری بمونه...
اومدن و دیدن حال فعلیم برات جالب نیست قطعا :)
دور بمون آقای محترم.

قرارمون......
ما را در سایت قرارمون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7ii-elv-omin9 بازدید : 143 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 7:53