کجام اصلا

ساخت وبلاگ

امشب بعد از گذشت نزدیک به یه سال هیچ ادعایی نسبت به شناخت محمد ندارم

هیچ ادعایی نسبت به خاهرم برادرم پدرم مادرم وهیچ انسانی ندارم

امشب اگر مرگم رسد دردی ندارم...... یا ترسی ندارم...نمیدونم والا

امشب بهش گفتم ارتباطمون مث یه خونه کاهگلیه ک با سنگ مرمر تزئین شده

فقط ظاهرش خوب به نظر میاد

نمیدونم اصلا اسم حسم بهش چی هست!!!

یه چیزی شبیه نیاز به گمونم

نمیدونم

خیلی منگم 

بهم دست میزنه بدم میاد ولی نمیخوام ازش دور باشم میخام باهام تو یه اتاق باشه

اصلا نمیشناسمش

کی این پوسته بریزه و همه بفهمن خدا میدونه

نمیخوام فعلا هیچ بچه ای وارد زندگیمون بشه احتمالا همین هفته ها میرم کپسول ضد بارداری به بازوم میکوبم

چقدر دوستش ندارم در این لحظه


+ به سلامت

+ راست گفتی فقط پوستش قشنگه


++دیگ چیا بلدی سلطان ماله کشی دنیا؟

قرارمون......
ما را در سایت قرارمون... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7ii-elv-omin9 بازدید : 150 تاريخ : جمعه 17 اسفند 1397 ساعت: 23:28