دیروزا که تو خودم بودم مامان بهم گفت به من میگی چی حالتو بد کرده؟
گفتم:
حس میکنم حالا که دارم بهش میرسم نمیخامش ...........................
بهم گفت: طبیعیه!
طبیعیه؟!
+
چرا محمد فکر میکنه این روزا روزای قشنگی هستن؟
سخت از این روزهای به او رسیدن فراری ام.... کاش می شد ک چشمامو ببندم و باز کنم برگردم به روزی ک مامان محمد خاست زنگ بزنه به مادرم و به محمد میگفتم: دست نگه دار زوده.
برچسب : نویسنده : 7ii-elv-omin9 بازدید : 154